nakhlzarrin در تاریخ : 1390/12/24/3 - - گفته است :
دل را به دریـای نگاهـت می سپارم
بــر ساحلم اما دلی آشفـته دارم
گفـتـی که می آیی و من درانتظارت
دیگر تمام لحظـه ها را می شمارم
مـی گـیرم از ردّ جـنون سودای عشقت
درالـتـهاب جـاده هـا هــم چـون غـبـارم
ای کاش می شد از نگاهت قصه ای خواند
حرفـی بـزن چیزی بگو در انـتـظارم
رفـتی،ولـی روح غزل های مـن ای عشق
نــام تـو را بــر لــوح جــانـم مـی نگــارم