من..من...من


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : یک شنبه 13 آذر 1390
بازدید : 728
نویسنده : زهــــــــرا خانم

 

 
گفتند ستاره را نمی توان چید ... و آنان که باور کردند... برای چیدن ستاره ... حتی دستی دراز نکردند... اما باور کن ... که من به سوی زیباترین و دورترین ستاره... دست دراز کردم... و هر چند دستانم تهی ماند ... اما چشمانم لبریز ستاره شد
من به تنهایی یک باغ بعد یک خواب زمستانی میاندیشم
و به گلهای فروخفته به دامان سکوت
من به یک کوچه گیج،گیج از عطر اقاقی ها می اندیشم
و به یک زمزمه عابر مست که ز تنهایی خود ناشاداست
من به دلتنگی شبهای ملول و تهی ماندن خود ازشادی می اندیشم
ذهنم از خاطره ها سرشار است
و فروآمدن معجزه در هستی من مثل خوشبختی مندورترین حادثه است
من به خوشبختی ماهی ها میاندیشم 
که در ان وسعت آبی باز هم باهم همراهند
من به یک خانه می اندیشم
یک خانه دور که در آن فانوسی میسوزد
و در آن جای تو مانه استتهی 
و به گلهای فراموشی آن گلدان میاندیشم 
که ز بی آبی پژمرده شدند 
من به تنهایی خویش به تنهایی باغ
به یک معجزه میاندیشم




:: موضوعات مرتبط: عشق , ,
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید

از این وبلاگ خوشتون اومده؟!!

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ستاره و آدرس seti65.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com